کد مطلب:315498 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:181

با رویدادها
ابوالفضل (علیه السلام) از همان كودكی به بعد، همگام حوادث بزرگی بود كه تنشی عمیق در بنیادهای فكری مسلمانان ایجاد كرد؛ حوادثی نه خرد و نه ساده بلكه بس پیچیده و ریشه دار كه دقیقا دور كردن اهل بیت از مراكز سیاسی جامعه و به زیر سلطه درآوردن آنان را هدف قرار داده بود. در این دوران، اعمالی در زمینه های اقتصادی و سیاسی صورت گرفت كه با بسیاری از اصول و دستورات اسلامی مغایرت داشت. جلوه ی آشكار این سیاستگذاری در حكومت عثمان بود كه بخشیدن مناصب اداری و امور دولتی به امویان و «آل معیط» و راندن بنی هاشم و یاران آنان از فرزندان صحابه از هرگونه مشاغل كلیدی را وجهه ی همت خود كرد.

امویان بر تمامی دستگاههای دولتی مسلط شدند و خواسته و ناخواسته، بحرانهای حادی در میان مسلمانان به وجود آوردند. به طور قطع اكثر آنان نه گرایشی به اسلام داشتند و نه كمترین شناختی نسبت به قوانین اسلامی برای ساختن



[ صفحه 67]



جامعه ای بالنده و مبتنی بر محبت و همكاری و دوری از درجا زدن، به دست آورده بودند. حكومت عثمان، سرمایه داری را در جامعه حاكم كرد، به امویان و برخی از فرزندان قریش امتیازات ویژه عطا كرد و راه گردآوری و انباشتن اموال به طور غیر مشروع را بر آنان گشود. این سیاست كجروانه موجب تنشهایی فراگیر، نه تنها در زندگانی اقتصادی مردم، بلكه در تمام جلوه های زندگی مردم گشت و تمام محافل اسلامی را به خرده گیری از این سیاست واداشت تا آنكه گروههایی از ارتش كه در عراق و مصر به مرزداری مشغول بودند راه مدینه را پیش گرفتند و از عثمان اعتدال در سیاست، دور كردن امویان از دستگاه حكومت و مخصوصا بركناری مستشار و وزیرش مروان بن حكم را - كه به صورت آشكار آتش فتنه را در جامعه برمی افروخت - خواستار شدند.

عثمان خواسته های انقلابیون را برآورده نكرد، تن به رأی اندرزدهندگان و دلسوزانش نداد، همچنان دست به دامان خاندانش شد و نزدیكانش را در پناه گرفت و خود تحت اختیار آنان ماند. اخبار كجروی و انجام محرمات الهی توسط دست نشاندگانش، پیاپی به او می رسید، اما عثمان راه عذر تراشی را باز كرده بود و اعمال هر یك را به گونه ای توجیه می كرد و پندگویان را به دشمنی با خاندان خود متهم كرد.

هنگامی كه تمامی راههای مسالمت آمیز برای بازداشتن عثمان از ادامه ی سیاستهایش بسته شد، انقلابیون ناچار به كشتن او شدند و عثمان به بدترین شكلی به قتل رسید.

مورخان می گویند بهترین فرزندان صحابه «از جمله محمد بن ابوبكر» و بزرگان اصحاب و در رأس آنان صحابی بزرگوار و یار همراه رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) عماریاسر، كشتن او را تأیید كردند و بر عمل آنان صحه گذاشتند.



[ صفحه 68]



بدین گونه حكومت عثمان كه از بزرگترین حوادث آن روزگار بود، در برابر چشمان باز و گوشهای شنوای ابوالفضل به پایان رسید. حضرت در آستانه ی شكوفایی و جوانی بود كه دید چگونه فرصت طلبان اموی قتل عثمان را دستاویز تبلیغاتی خود قرار دادند، در بوق و كرنا كردند، پیراهن خونین او را بالا بردند و آن را شعاری برای قیام علیه حكومت حق و عادلانه ی امام امیرالمؤمنین قرار دادند.

بدترین میراث حكومت وی، ایجاد فتنه میان مسلمانان و حصر ثروت میان امویان و آل معیط و قرشیان دست نشانده ی آنان - دشمنان و مخالفان عدالت اجتماعی - بود. آنان به اتكای همین ثروت بود كه دست به شورشی مسلحانه علیه حكومت امام امیرالمؤمنین - كه دنباله ی طبیعی و امتداد حقیقی حكومت پیامبر بزرگوار (صلی الله علیه و آله) بود - زدند. به هر حال، ماجرای عثمان را وا می گذاریم و به ذكر بقیه ی حوادثی كه در زمان ابوالفضل (علیه السلام) روی داد، می پردازیم.